مکتب آلمان
شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۴۹ ب.ظ
- یکی از سنّت هایی که در شکل گیری روانشناسی دین نقش داشت ، سنّت آلمانی است .
- روانشناسی دین در آمریکا ، عمدتاً توسط رواشناسان گسترش داده شد در حالی که در آلمان ، زمینه ی کار در قلمروی بحث فیلسوفان و عالمان الهیات بود ؛ مثلاً در آلمان ویلهم وونت سنّت دیگری از روانشناسی دین را بنیاد نهاد که مبتنی بود بر مشاهده و ملاحظه رفتار و عقاید دینی اقوام و گروه ها و نه لزوماً افراد ، در اتریش زیگموند فروید به تحلیل و تبیین دین از دیدگاه روانکاوانه پرداخت و یا در آثار شلایرماخر ، دیدگاه روانشناختی در مقایسه با موضع الهیاتی ، در درجه دوم اهمیت قرار داشت .
- با ظهور آثار دانشمندان آمریکایی و ترجمه ی آثار جیمز و استارباک ، روانشناسی دین در آلمان ، نیرو و جهت جدیدی گرفت .
- در این سنّت کارهایشان بیشتر جنبه ی تبیینی دارد و ابعاد عمیق ترِ دینداری انسان را بحث می کنند و با آن سر و کار دارند و نظریه های جدّی دارند که هم دیدگاه های منفی دارد و هم دیدگاه های مثبت .
- [ سنّت آلمانی تأکید بر کیفیت می باشد ، به دین نگاهی عاطفی دارند ، دین طریقت است نه شریعت ]
- مهم ترین افراد شاخص روانشناسی دین در این سنّت عبارت اند از : ویلهم وونت ، فروید ، یونگ و اریکسون .
- اگرچه اُتو و شلایر ماخر فیلسوف هستند نه روانشناس ؛ ولی سنخ کارهایشان و کارهایی که انجام داده اند روانشناسی دین است . فریدریش شلایر ماخر تأکید ورزیده است که دین ریشه در احساس دارد ، نه در عقل . در نتیجه ، دین باید چیزى فراتر از کوشش ابتدایى در به دست آوردن تصورى از جهان باشد .
ویلهم وونت :
- وونت ، بنیانگذار روانشناسی تجربی به شمار می رود .
- او ، در درون نگری کنترل شده ی تجربی پیشگام بود اما اعتقاد داشت فرآیندهای عالی تر روانی که در نمادهای فرهنگی نظیر زبان ، اسطوره و دین عینیت می یابند ، تنها با استفاده از روانشناسی عامّه می توان درک کرد .
- وونت ، فنون روانشناسی فردی را که مورد استفاده آمریکایی هاست برای هر نوع روانشناسی دین واقعی ، بی فایده دانست .
- او درصدد بود دین را از طریق بازسازی گذشته بعید آن و با مبنا قرار دادن فرآیندی تحولی ، تبیین کند که در حوادث ذهنی ابتدایی و غیر دینی ریشه دارد .
- به اعتقاد او ، دین عبارت است از این احساس که دنیای ما ، بخشی از دنیای بزرگ تر و فوق طبیعی است که در آن ، اهداف والاتر تلاش انسانی به ثمر نشسته و تحقق می یابد .
فروید :
- فروید ، دین را « توهم » ، « نورز جهان شمول » و « مخدر » می نامد و امیدوار است که نوع بشر بتواند بر آن چیره شود .
- او ، به تحقیق درباره ی رفتار دینی علاقهمند بود .
- فروید ، چهارکتاب عمده در روانشناسی دین نوشت که عبارت اند از : توتم و تابو 1913 ، آینده یک پندار 1927 ، تمدن و ناخرسندی های آن 1930 و موسی و یکتا پرستی 1939
- منتقدان دین ، فروید را پشتوانه ی بهتری برای اعتراض های خود می دانند .
یونگ و دیگر تحلیلگران :
- یونگ ، آدلر و دیگر هواداران نخستین تحلیلگری ، ارزش روانشناختی باورهای دینی را پذیرفته اند .
- آنچه یونگ را از فروید جدا کرد ، تعلق خاطر او به دین ، اسطوره و سنّت های باطنی و نمادین نبود بلکه نقطه جدایی این دو ، ارزیابی مثبت یونگ از دین به عنوان نمایانگر ابعاد روح به نحوی ژرف تر و جامع تر از سائق های جنسی که فروید روح بشر می انگاشت به شمار می رود .
اریکسون :
- اریکسون ، از برجسته ترین شاگردان فروید بوده است .
- نظریه ی مراحل های او در مسیر زندگی ، ارزیابی مثبتی از نقش دین در سلامت روانی به دست میدهد.
مراحل هشتگانه ی رشد اریکسون :
- اعتماد در برابر عدم اعتماد ( نوباوگی ) از تولد تا یک سالگی
- خود مختاری در برابر شرم و تردید ( آغاز کودکی ) از 1 تا 3 سالگی
- ابتکار در برابر احساس گناه ( سن بازی ) از 3 تا 6 سالگی
- کوشایی در برابر حقارت ( سن مدرسه ) از 6 تا 11 سالگی
- احساس هویّت در برابر سردرگمی نقش ( نوجوانی ) 11 تا 18 سالگی
- صمیمیت در برابر گوشه گیری ( آغاز بزرگسالی ) بعد از 18 یا 19 سالگی
- باروری در برابر رکود ( میان سالی ) پیش از 60 تا 65 سالگی
- کمال در برابر ناامیدی ( پیری ) پس از 65 سالگی
سنّت توصیفی آلمان :
- در سنّت توصیفی ، روش های گوناگونی از قبیل زندگی نامه ها ، اسناد شخصی مختلف نظیر اعترافات ، زندگی نامه های خود نوشت ، دفترچه های یادداشت ، نامه ها ، اشعار و نیز مصاحبه ها ، مقالات و انشاهای موظّفی می توانند نمودهای فردی تجربه های دینی را نشان دهند .
- روانشناسان آلمانی به جای ارزیابی و استنتاج آماری که مورد علاقه پژوهشگران آمریکایی است از توصیف ، تحلیل و طبقه بندی کیفی استفاده می کنند .
- شناخته شده ترین مطالعات توصیفی آلمانی در خارج از محافل آلمانی زبان عبارت است از ؛ « کتاب مفهوم امر قدسی » از رودولف اتو و « کتاب نیایش » از فردریش هیلر .
رودولف اتو :
- اتو معتقد بود که هسته اصلی دین ، تجربه ی عاطفی غیرعقلانی از امر قدسی است .
- او ، مقصود خود از عامل غیرعقلانی در الوهیت یا دین را ، عنصر فراعقلانی یا همان جنبه ی شهودی ، عرفانی و قلبی دین می داند نه آنکه دین حاوی عنصری خلاف عقل و عقل ستیز باشد .
- اتو در مورد دین ، بر احساس در برابر مفهوم تأکید کرده و احساس را بیشتر از مفهوم ، به حقیقت دین نزدیک می داند .
- او ، ضدّ فلسفه یا حتی عقل گرایی نیست بلکه سعی در نیامیختن فلسفه با دین دارد .
منبع
کتاب درآمدی بر روانشناسی دین دکتر مسعود آذربایجانی و سید مهدی موسوی ؛ فصل اول ؛ درس دوم ؛ ویراست دوم
- ۹۹/۰۸/۱۷